جدول جو
جدول جو

معنی باستان شناس - جستجوی لغت در جدول جو

باستان شناس
شناسندۀ آثار باستانی، عالم و متخصص در علم باستان شناسی، عتیقه شناس، آرکئولوگ
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
فرهنگ فارسی عمید
باستان شناس
(بَ دَ / دِ)
شناسندۀ آثارباستانی. دانای علم به آثار تاریخی. عالم به علم باستان شناسی (علم به آثار عتیقات). آرکئولوگ. (لغات مصوبۀ فرهنگستان ایران)
لغت نامه دهخدا
باستان شناس
دیرینه شناس، عتیقه شناس
فرهنگ واژه مترادف متضاد
باستان شناس
عالم الآثار
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به عربی
باستان شناس
Archaeologist
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به انگلیسی
باستان شناس
archéologue
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به فرانسوی
باستان شناس
考古学家
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به چینی
باستان شناس
প্রত্নতাত্ত্বিক
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به بنگالی
باستان شناس
археолог
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به روسی
باستان شناس
Archäologe
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به آلمانی
باستان شناس
археолог
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به اوکراینی
باستان شناس
archeolog
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به لهستانی
باستان شناس
ماہر آثار قدیمہ
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به اردو
باستان شناس
arkeolog
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
باستان شناس
mtaalamu wa akiolojia
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به سواحیلی
باستان شناس
arqueólogo
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به پرتغالی
باستان شناس
고고학자
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به کره ای
باستان شناس
考古学者
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به ژاپنی
باستان شناس
पुरातत्ववेत्ता
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به هندی
باستان شناس
arkeolog
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
باستان شناس
นักโบราณคดี
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به تایلندی
باستان شناس
archeoloog
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به هلندی
باستان شناس
arqueólogo
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
باستان شناس
archeologo
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
باستان شناس
ארכיאולוג
تصویری از باستان شناس
تصویر باستان شناس
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باستان شناسی
تصویر باستان شناسی
علمی که دربارۀ اشیای عتیقه، بناهای قدیمی و آثار باستانی بحث و تحقیق می کند، علم به آثار عتیقه و اشیای باستانی، آرکئولوژی
فرهنگ فارسی عمید
(شِ)
علم به آثار تاریخی. شناسایی عتیقات. علم به آثار عتیقه. اصطلاح فرهنگستان ایران در برابر آرکئولوژی.
- ادارۀ کل باستانشناسی، در وزارت فرهنگ، اداره ای بنام ادارۀ کل آثار عتیقات در زمان رضا شاه تأسیس گردید که هم اکنون بنام ادارۀ کل باستانشناسی معروف است و وظیفۀ آن حفظ و تعمیر آثار و ابنیۀ تاریخی وکشف بقایای آثار اشیاء عتیقه و حفاری در نقاطی است که احتمال بازیافتن آثار تاریخی در آن نواحی باشد. علاوه بر حفظ ابنیۀ تاریخی، آثار و ظروف و اشیائی را که در حفاریها یافته میشود در موزۀ ایران باستان وابسته به ادارۀ کل باستانشناسی حفاظت میکنند. این موزه در سال 1314 هجری شمسی ساخته شده و مورد استفاده قرار گرفته و شامل اشیاء مربوط به تمدنهای بسیار قدیم ایران تا انتهای دورۀ ساسانی و آثار اسلامی میباشد. همچنین دارای اطاق مخصوص سکه ها و مهرهای عتیقه و نمونه های قطعات سفالهای قدیمی نقاط مختلف ایران و کتاب خانه مخصوص است. قدیم ترین نمونه هایی که تاکنون در آنجا ضبط شده اشیائی است متعلق به تپۀ سیلک کاشان که توسط هیئت علمی اعزامی موزۀ لوور پاریس کشف شد و قسمتی از آنها مربوط به حدود چهار هزار سال پیش از میلاد و قسمت دیگر متعلق به 2800 تا 1100 سال پیش از میلاد است. در سال 1307 هجری شمسی در حدود تخت جمشید پروفسور هرتسفلد قطعات سفالهای منقوشی را مربوط به دورۀ ما قبل تاریخ در آنجا به دست آورد. ظروف قیری متعددی که در شوش به دست آمده متعلق به دورانی در حدود 2300 سال قبل از میلاد است. در نتیجۀ کاوشهای علمی که در سال 1310 هجری شمسی از طرف هیئت علمی موزۀ لوور در تپه گیان نزدیک نهاوند بعمل آمده اشیائی متعلق به 3500 سال قبل از میلاد کشف شده است. کاوشهای علمی که توسط هیئت علمی دانشگاه پنسیلوانیا در سال 1310 هجری شمسی در تورنگ تپه و شاه تپه (در دشت گرگان) بعمل آمد اشیائی متعلق به 1500 سال قبل از میلاد را به دست داد. اشیاء متعلق به عهد هخامنشی که شامل کتیبه ها و سرستونها و مجسمه ها و مهرهای متعدد است بدقت در این موزه نگهداری میشود. آثار متعلق به عصر اسلامی بیشتر توسطهیئت اعزامی موزه متروپولیتن نیویورک در نیشابور بین سالهای 1315 تا 1318 هجری قمری به دست آمده است. علاوه بر این بعض گچ بریها و محرابهای مساجد و کنده کاریهای روی چوب متعلق بدوران اسلامی را در موزه نگهداری میکنند. یکی از قسمتهای جالب موزۀ ایران باستان تالاراردبیل است. شاه عباس قسمتی از اموال خود را با مجموعۀ مفصلی از ظروف چینی بر آستانۀ جد خود شیخ صفی الدین در اردبیل وقف کرده بود که در موارد اطعام بکارمیرفت. قسمت اعظم کتابهای تاریخی که در اردبیل بود فعلا در موزۀ ارمیتاژ لنین گراد نگهداری میشود و مجموعۀ چینی های مذکور شامل یکهزار و دویست و بیست و یک عدد ظروف مختلف بود و آنها را در عمارت مخصوصی بنام چینی خانه که برای این ظروف در آستانۀ اردبیل ساخته بودند نگهداری میکردند. در سال 1314 هجری شمسی، آنچه از دستبرد زمانه و حملات و غارتها باقی مانده بود یکجا از اردبیل به موزۀ ایران باستان انتقال یافت و درتالار مخصوص نگهداری شد. بر روی تمام این ظروف جملۀزیر بصورت مهر چهار گوشی حک شده است: ’وقف بر آستانۀ شاه صفی نمود بندۀ شاه ولایت عباس’. علاوه بر اشیاء فوق، مجموعۀ معتبری از سکه های دورانهای مختلف تاریخی ایران در موزۀ ایران باستان وجود دارد. ادارۀ باستانشناسی در شهرستانهای عمده نیز شعباتی دارد که آثار تاریخی آن نواحی را حفظ میکنند، از آنجمله است ادارۀ باستانشناسی اصفهان که بیشتر ابنیۀ عهد صفوی را از دستبرد و ویرانی نگاهداشته است و باستانشناسی فارس که تخت جمشید و پازارگاد و سایر اماکن تاریخی و ابنیۀ آن حدود را نگهداری میکند. در آذربایجان نیز ادارۀ باستانشناسی تأسیس یافته است. باستانشناسی خراسان ابنیۀ آستانۀ حضرت رضا (ع) و آثار متعلق به آن را محفوظ میدارد. برای اطلاع بیشتر از وظایف ادارۀ باستانشناسی و موزۀ ایران باستان، رجوع به راهنمای موزۀ ایران باستان چ 1336 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از باستانشناس
تصویر باستانشناس
شناسنده آثار باستانی، عتیقه شناس
فرهنگ لغت هوشیار
دانشی است که درباره اشیا و آثار وابنیه باستانی و شناسایی آنها بحث و تحقیق کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باستان شناسی
تصویر باستان شناسی
((ش ِ))
دانشی که به شناسایی آثار و بناهای باستانی می پردازد
فرهنگ فارسی معین
دیرینه شناسی
فرهنگ واژه مترادف متضاد